نقدینه - افزایش ضریب نفوذ بیمه به قیمت پرتفومحوری نامتوازن یکی از سیاست های نادرستی است که با روح صنعت بیمه تضاد دارد و تاکنون لطمات بسیاری به پیکره آن وارد کرده است.
نقدینه - افزایش ضریب نفوذ بیمه به قیمت پرتفومحوری نامتوازن یکی از سیاست های نادرستی است که با روح صنعت بیمه تضاد دارد و تاکنون لطمات بسیاری به پیکره آن وارد کرده است.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، واقع گرایی در نهادناظر و پرهیز از شعارزدگی و سطحی نگری در دولت چهاردهم در حقیقت نقطه پایان رفتار هیجانی برای جذب پرتفوی بیمه ای به هر قیمت، خواهد بود.
رویکرد جدید نهادناظر صنعت بیمه، مبتنی بر تفکیک ماموریت بین بیمه مرکزی و شرکت های بیمه گر است و بر اساس تصریح رئیس کل، روابط فی مابین نهادناظر و بیمه گران به روال قانونی و حرفه ای خود باز می گردد.
نکته مهم نخستین نشست رسمی دکتر پرویز خسروشاهی در قامت رئیس کل بیمه مرکزی، صراحت وی در ضرورت پایبندی شرکت های بیمه به قواعد کسب و کار _ به خصوص در بخش دریافت حق بیمه منطقی و پرهیز از جذب پرتفوی غیرفنی است که هر چند در کوتاه مدت به افزایش ضریب نفوذ بیمه منتهی می شود اما در درازمدت به زیان این صنعت خواهد بود.
آنچه در پی می آید برآیند و تحلیل رئیس کل بیمه مرکزی از دیدگاه های متنوع مدیران عامل صنعت بیمه است که در آن ردپای نگاه نو، پیشرو و تحول خواه به چشم می آید.
صبح سهشنبه در اولین جلسه با مدیران عامل محترم شرکتهای بیمه درباره مسائل روز صنعت بیمه به بحث و تبادل نظر پرداختیم. دوستان شرکتهای بیمه نکات بسیار خوب و مسائل بسیار جدی را مطرح کردند که بخش قابل توجهی از آنها با کمک و مشارکت خود شرکتها به تدریج پیگیری و تدبیر خواهد شد. اما نکاتی هم در لابلای سخنان دوستان بود که قابل تأمل است. قابل تأمل از این جهت که نتیجه برخی تداخل وظایف میان شرکتهای بیمه و بیمه مرکزی است.
بعضاً چه در درون و چه در بیرون صنعت بیمه اینگونه تصور میشود که بیمه مرکزی ستاد مرکزی بیمههاست و بر همین اساس هم انتظارات نسبت به بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه شکل میگیرد و تداخل وظایف مورد اشاره عینیت مییابد و همین منشأ بسیاری از دخالتهای غیر ضرور بیمه مرکزی در امور شرکتهای بیمه و تخریب فضای کسب و کار بیمهها میشود. در حالیکه بیمه مرکزی در کنار نقش هدایتگر و تسهیلگر توسعه و همچنین بیمهگری اتکائی ثباتبخش، نهاد ناظر بر فعالیت عرضهکنندگان خدمات بیمهای است تا حقوق بیمهشدگان در حدود تعریفشده در بیمهنامهها تأمین گردد و این بسیار متفاوت از نقش مرکزیت برای عرضهکنندگان خدمات بیمهای است. نظارت مقولهای کاملاً متفاوت از ریاست است. پیشفرض نظارت، فعالیت رقابتی و غیرمتمرکز در بازار بیمه است اما پیشفرض ریاست، فعالیت غیررقابتی و تمرکزگرا در بازار بیمه است.
به همین دلیل محور بحث من در جلسه سهشنبه آن بود که بیمه مرکزی در حوزه اختیارات شرکتهای بیمه خارج از حدود قانونی دخالت نخواهد کرد اما در مقابل هم انتظار دارد شرکتهای بیمه مسؤولیتهای خود را خارج از حدود قانونی به بیمه مرکزی ارجاع ندهند تا هم بیمه مرکزی و هم شرکتهای بیمه در حدود اختیارات و مسؤولیتهای خود به ایفای نقش بپردازند.
نقطه دیگری که مورد تأکید قرار گرفت این بود که بخش قابل توجهی از مشکلاتی که مطرح میشود نتیجه افراط در پرتفومحوری از سوی معدودی از عرضهکنندگان بیمه است. پرتفومحوری یعنی قول دادن و متعهد شدن بدون بررسی یا توجه به امکان عمل به قول و تعهد خود در آینده. اگر موضوع در همین حد باقی بماند شاید مشکل غیر قابل حلی نباشد اما مسأله آنجاست که افراط در پرتفومحوری، ممکن است بخشی از سایر عرضهکنندگان بیمه را هم وادار به واکنش مشابه کرده و بدین ترتیب بازار بیمه را دچار بیثباتی کند؛ درست مثل کسیکه بدون درمان بیماری خود در جمع بقیه حاضر میشود و آنها را هم دچار بیماری کرده و منجر به اپیدمی میشود. طبعاً این وظیفه نهاد ناظر است که برای مشکل مذکور تدبیری بیاندیشد و خواهد اندیشید، اما همدلی و همکاری برای سامان دادن به وضعیت بازار بیمه که مورد تأکید قریب به اتفاق دوستانِ حاضر در جلسه بود، با سهولت و سرعت بسیار بیشتری میتواند آن خواسته را محقق کند.
واقعیت آن است که رشد حق بیمه تولیدی اگر به هدف اصلی و محوری در فعالیت بیمهگری تبدیل شود و جذب پرتفو بدون رعایت الزامات آن صورت گیرد این شاخص بیمهای، بیارزشترین و ایبسا خطرناکترین متغیر بیمهگری خواهد بود و به رخکشیدن آن نه نشانه توان مدیریتی بلکه نشانه ضعف مدیریتی است. خوشبختانه غالب شرکتهای بیمه و شبکههای توزیع آنان به اهمیت این موضوع واقفند. امید است معدودی از عرضهکنندگان بیمه که یا از روی ناچاری یا با هدف رقابت قیمتی به چنین سیاستی روی میآورند روشهای سالمتری برای رفع مشکلات یا تحقق اهداف خود برگزینند.
بعضاً هم پرتفومحوری به بهانه افزایش ضریب نفوذ بیمه توجیه میشود.