به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، پانزدهمین رئیس کل بیمه مرکزی را شاید بتوان ویژهترین – یایکی از ویژه ترین- آنها نامید.
از زمانی_که درآخرین روز خرداد یک هزار و سیصدو پنجاه خورشیدی، نهادی به نام بیمه مرکزی با اهداف و وظایفی مانند «تنظیم، تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت از بیمهگزاران، بیمهشدگان و صاحبان حقوق آنها و اعمال نظارت دولت بر فعالیتهای بیمهای» تأسیس شد تا کنون پانزده رئیس کل- با احتساب دو دوره آقای دکتر همتی- با این عنوان در صنعت بیمه حضور داشته وبر مسند رئیس کل بیمه مرکزی نشستهاند.
جدای از اینکه هر کدام از این روسای کل در زمان صدارت خود منشأ و موجد چه جریانات و اتفاقاتی شدهاند، آنچه که دلیل نگارش این مطلب شد، توجه و اشاره هرکدام از رؤسا به مبحث ارتباطات، افکار عمومی و یا به تعبیر بهتر و کلانتر «توسعه فرهنگ بیمه» است، موضوعی که به بهترین واژه در ماده اول قانون تأسیس هم به آن پرداخته شده است: « تعمیم امر بیمه»
واقعیت این است که به دلایل مختلف، صنعت بیمه کشور متناسب با سایر حوزهها مانند بهداشت وفناوری اطلاعات و سختافزارها و نرمافزارهای ارتباطی و نفت و گاز و پتروشیمی و نزدیکتر تأمین اجتماعی و نزدیکتر بانک و پول و سرمایه، ازرشد قابل قبولی برخوردارنبوده است و البته که رئیس کل فعلی و تازه انتخاب شده و منصوب شده بیمه مرکزی هم بر این نکته در بسیاری از فضاها و فرصت هاو تریبونیهایی که هر از چندگاهی در اختیارش بوده و یا خود آنها را ایجاد کرده است تأکید کرده و خود در برنامهها و سیاستها و استراتژیهاییکه قبلاً مینوشت به آنها بر اساس آمار و داده و دانشهای ضمنی و صریح اشاره کرده است، اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود اینکه: آیا بخش هاو حوزههای مرتبط با توسعه و ترویج فرهنگ بیمه مانند ارتباطات و روابط عمومی هم پیشترفتی نداشته است؟
هرچند پاسخ به این پرسش نیازمند واکاوی درست و منطقی از طریق تحقیقات علمی و تحقیقاتی است- که جای آن واقعاً خالی است- ولیکن بررسی توصیفی، روایی و مقدماتی این موضوع نشان میدهد که توجه به این بخش به مانند سایر حوزهها و سازمانهای و دستگاههای دولتی و حتی غیر دولتی، متأثر از نظرات و بعضا سلایق مدیران ارشدی است که بنا به سیاستها و برنامههای خود، گهگاهی به این حوزه هم توجه میکنند.
اگر از روسای کل قبل از انقلاب بیمه مرکزی آقایان منصور و هدایتی بگذاریم، بعد از انقلاب هم تا زمان ریاست کلی دکتر همتی یعنی زمان آقایان دانشپور و اعرابی و گرانمایه نسبت به توسعه و ترویج مفهوم بیمه یا تلاش چندانی صورت نگرفته است و یا مستندات کافی و وافی برای قضاوت آنها موجود نیست. امابا روی کار آمدن دکتر همتی و مطابق با علایق و البته نیاز سنجیهای صورت گرفته، دکتر همتی در دوره اول و سیزده ساله صدارت خود- که تاکنون و احتمالاً تا همیشه رکوردی دست نایافتنی مینمایاند – با تعریف و تبیین برنامههای مختلف و البته گماشتن فرد کارآزموده، متبحر و مسلطی مانند آقای علی اکبر عبدالرشیدی- که خدای بزرگ سلامت دارش-، برای انجام وظایف روابط عمومی، شاهد تولید و انتشار آثار قابل قبولی در این عرصه مانند انیمیشنهای معروف «چرا هستی ناراحت؟ بیمه کند حمایت» میشویم و البته در کنار دست این برنامههای کوتاه مدت، سپردن برخی از مطالعات در حوزه فرهنگ بیمه به صاحبنظران ارتباطی مانند دکتر محسنیان راد – که نسخهای از آن مطالعه ابتدایی در اختیار نگارنده هست- نیز غافل نمیشود.
هرچند آن مطالعه ابتدایی هم به دلایل مختلف از جمله اعتبارو البته تغییر رئیس کل ابتر میماند و هنوز هم که هنوز است آن مطالعه نیمه کاره مانده است و اتفاقاً چندی پیش که بنده بصورت تصادفی در محضر آقای دکتر محسنیان راد – یکی از اساتید بزرگوارم در دانشگاه علامه طباطبایی- بودم یاد آن مطالعه نیز گرامی داشته شد!!
عمر مدیریتی کوتاه جناب آقای کهزادی و رویکرد مدیریتی اتخاذ شده مبنی بر تعامل با دیگر دستگاهها نیز اجازه فعالیت تأثیرگذار در حوزه تبلیغات و فرهنگ را به ایشان نداد.
با ورود آقای دکتر جواد فرشباف ماهریان به این منصب و مطابق با سابقه مدیریتهای کلان ایشان در سازمان برنامه و وزارت کار و البته عضویت در شورای عالی بیمه، برنامههای تبلیغاتی و فرهنگی و اطلاعرسانی قوت گرفت و در این زمان بود که چندین کمپین تبلیغاتی فرهنگی با حمایت رئیس کل اجرا شد والبته رویداد چهل سالگی صنعت بیمه که یکی از نقاط برجسته بیمه مرکزی در عرصه برگزاری رویدادها است نیز از خاطرات این دوران است. تهیه و تولید سرود بیمهای « کنارتوهستم »، استارت برگزاری جشنوارههای مختلف مانند بیمه در ر سانه، روابط عمومیهای برتر و…، تهیه و تولید انیمیشنهای بیمهای و… هم از آثار ماندگار این دوران است.
اما شاید بتوان از رئیس کلی آقای دکتر سید محمدکریمی به عنوان یکی از نقاط عطف در عرصه اطلاعرسانی و ارتباطات نام برد. تعامل شایسته دکتر کریمی با نهادهای تأثیرگذار، بهرهگیری مناسب از همه قالبهای تبلیغاتی مانند تبلیغات محیطی و رادیو تلویزیونی، و هم چنین بهرهگیری مناسب از حوزه نشر یکی از نقاط طلایی ارتباطاتی در صنعت بیمه وبیمه مرکزی را رقم زد که با تهیه، تولید و انتشار سند توسعه فرهنگ نیز کامل شد.
محمد ابراهیم امین مرد تکنوکرات و باسواد بیمه هم علیرغم تسلط مثال زدنی بر مفاهیم پیچیده و قوانین و مقررات بیمهای، رویکرد سکوت را در برابر رسانهها و امور تبلیغاتی اتخاذ کرد و البته تمرکز او بر تقویت بخش نظارتی بیمه و توسعه بیمههای زندگی و تدوین آییننامهها و مقررات بیمهای هم شاید ایجاب میکرد که در آن زمان به حوزه تبلیغات و اطلاعرسانی کمتر پرداخته شود، هرچند در این زمان هم با حمایتهای ایشان تولید و انتشار کتب بیمهای قوت گرفت و بسیاری از تولیدات محتوایی بیمهای و البته تعامل با آموزش و پرورش در این زمان ادامه یافت.
حضور مجدد آقای دکتر عبدالناصر همتی در بیمه مرکزی با تداوم ساخت و تولید تیزرها و کلیپها و تقویت تعامل با آموزش و پرورش برای توسعه مفاهیم بیمهای و هم چنین حضور پررنگ دررسانهها سپری شد، شخصیت رسانهای دکتر همتی برای هر روابط عمومی یک فرصت است. حضور پررنگ در شبکههای اجتماعی و البته داشتن رسانه شخصی و بیان نظرات و مواضع خود در این قالبها میتواند الگویی برای همه مدیران ارشد باشد.
انتصاب دکتر غلامرضا سلیمانی به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی و تمرکز وی بر شفافسازی و اطلاعرسانی از طرق مختلف مانند بازدیدهای میدانی از شرکتها، برگزاری کمپینهای تبلیغاتی و ترویجی به ویژه در ایام منتهی به سیزده آذر، تدوام تهیه و تولید کتابهای بیمهای، تقویت حضور صنعت بیمه در مدارس و آموزشو مفاهیم بیمهای به کودکان، تهیه و پخش تیزرهای تلویزیونی و رادیویی، ساخت مجموعههای تلویزیونی «دوربرگردون»و «پلاک سیزده» و پخش آن در شبکه سوم سیما و البته باز پخش در سایر شبکههای از عملکردهای ماندگار این دوران است.
با انتصاب آقای مجیدبهزادپور به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی همان رویههای قبلی ادامه پیدا کرد. توجه به ارتباط بارسانهها به عنوان یک اصل در زمان ایشان تا جایی پیش رفت که برای نخستین بار سخنگوی سازمان نیز تعیین شد، هرچندکه این ایده خوب هم به دلایل مختلف – که جای آن اینجا نیست- تجربه موفقی را در بیمه مرکزی به همراه نداشت. مجموعه تلویزیونی «چشمبندی» نیز در این زمان تهیه و تولید شدو البته علیرغم سعه صدر و تحمل بالا ی آقای بهزادپور، متأسفانه شروع برخی از ناکامکاریها با سوء استفاده از شخصیت رئیس کل، و ورود برخی از دوستانِ نه چندان کاربلد- در عرصه ارتباطات- به بیمه مرکزی نیز از این زمان بود.
چرخ روزگار چرخید و چرخید تا در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۴۰۳علی استاد هاشمی بر کرسی رئیس کلی بیمه مرکزی نشست. نیازی به قضاوت تاریخ درباره یکسال و شش روزه بیمه مرکزی و آنچه که بر سر تبلیغات و اطلاعرسانی و ترویج فرهنگ بیمه گذشت، نیست چه عملکرد فرهنگی و تبلیغاتی این دوره محدود شد به مشارکت و حضور در چند رویداد نمایشگاهی، برگزاری چند نشست خبری والبته دخالتها و سلیقههای سایر مدیران در حوزه روابط عمومی، فقط ذکر این نکته بس است که درتاریخ بیمه مرکزی سابقه نداشته است که یک اداره کل، پس از اعمال نظرات و سلایق نه چندان منطقی و متعاقب آن حداحافظی یکی از مدیران!! بدون مدیر و با هدایت مدیر حوزه ریاست- که تلاش او برای حاکمیت آرامش بر این حوزه در جای خود ارزشمند است- اداره و هدایت شود.
به باور نگارنده حضور آقای پرویزخسروشاهی به دلایل مختلف میتواند به تقویت حوزه ارتباطات و روابط عمومی بیمه مرکزی و متعاقب آن صنعت بیمه کشور کمک کند.
ایشان مفاهیم برنامهنویسی و بودجهریزی را بصورت عملیاتی از سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق( سازمان برنامه و بودجه فعلی) یاد گرفته و با تکیه بر دانش آکادمیک و دانشگاهی خود – که آن را با علاقمندی و عمقی- آموخته و درک کرده است پا به سازمان بیمه مرکزی در زمان ریاست کلی دکتر فرشباف گذارد.
در زمان کوتاهی به عنوان معاون طرح و توسعه مشغول شد و در همان زمان بود که برنامههای تحولی بیمه با استفاده از نظرات ایشان نوشته شد و بعدها به عنوان یک منبع همیشه از آن استفاده شده و میشود.
مدتی به دور از هیاهوهای بیمهای با قبول مسوولیت به عنوان مدیرامور برنامهریزی بانک توسعه صادرات ایران، مصدر بسیاری از برنامههای تحولی و استراتژیک بانک شد، هرچند دوران حضور او در بانک توسعه صادرات به جهت ماهیت صادراتی بانک همزمان شد با تشدید تحریمها علیه ایران و حضور مجدد ایشان در بیمه مرکزی اجازه نداد که برنامههای خود را علیرغم سیاستهای انقباضی مدیریت وقت بانک عملیاتی کند.
حضور دوباره در بیمه مرکزی مصادف شد با قائم مقامی ایشان و روسای کل وقت( امین، همتی، سلیمانی و بهزادپور) در این مسند از مشاورههای تئوریک و نظری ایشان برای پیشبرد برنامه هاو سیاستهای خود بهرهها بردند. بماند که تیغ تیز مدیران قبلی بیمه مرکزی بر تنه ایشان نیز خوردو در دوسال اخیر فقط به عنوان مشاور رئیس کل در بیمه مرکزی حضور داشت و او بدون اعتراض و انتقادی نظرات اصلاحی خود را همیشه بیان میکرد.
اما مراد از اینکه معتقدم پرویز خسروشاهی میتواند نقطه عطف دیگری را در عرصه ارتباطات و اطلاعرسانی بیمه مرکزی و صنعت بیمه بیافریند چیست؟ حضور پیوسته و مؤثر ایشان در شبکهها و رسانههای مختلف، پاسخگویی و ارایه نظرات شفاف و بی پیرایه خود در شبکههای اجتماعی، اعتقاد راسخ به اطلاعرسانی و روشنگری مفاهیم، پیگیری و ممارست ایشان در ارایه مطالب منطقی بدون سوگیری در حوزههای مختلف اقتصاد خرد و کلان و در قالبها و کانالهای متعدد مانند حضور در میزگردها، گفت و گوهای اختصاصی با رسانههای تخصصی و عمومی، نگارش تحلیلها، تفسیرها و یاددداشتهای مختلف رسانهها و انتشار/ انعکاس آن در رسانههای مختلف و… در طول سالهای اخیر از او شخصیتی ساخته است که همه بیمه باوران و بیمه یاوران بدون توجه به گرایشهای سیاسی -که واقعاً نباید جایی در حوزههای تخصصی مثل بیمه داشته باشد- نظرات اورا میپذیرند و بدون حب و بغض به او مینگرند.
امید که صنعت بیمه بتواند از این فرصت بهترین بهره را در راستای ترویج و توسعه فرهنگ بیمه به آحاد جامعه ببردو از این رهگذر مردان زنان این سرزمین نیز بیشتر با مزایای بیمهای آشنا شوند.