به گزارش پایگاه خبری نقدینه، اما با وجود همهی این مزایا، نمیتوان این مسئله را نادیده انگاشت که حوزههایی وجود دارند که فناوریهای بلاکچین کاربرد چندانی در آنها ندارد. درواقع، گاهی استفاده از بلاکچین در برخی زمینهها با موانعی روبهرو میشود که بدون رفع آنها احتمال کمی برای موفقیت این فناوری وجود خواهد داشت. اگر از این موانع شناخت کافی داشته باشیم، میتوانیم از همان ابتدای پیادهسازی فناوری این موانع را رفع کنیم.
در این مطلب، به بررسی ۵مانع مهم خواهیم پرداخت که رفع آنها به موفقیت اکوسیستمِ بلاکچین در آینده کمک خواهد کرد.
۱- هیجان بیشازحد
از وقتی بلاکچین روی کار آمد، هیجان عجیبی در تمام حوزهها ایجاد شد که دلیل آن ویژگیهای قدرتمند و منحصربهفرد این فناوری بود. اما این هیجانزدگی نباید سبب شود که تصور کنیم بلاکچین قادر است تمام مشکلات جهان را (آنگونه که برخی رسانهها و مطبوعات از آن دادِ سخن میدهند) حل کند. در حقیقت، حوزههای زیادی وجود دارند که جایگزین کردن نظام فعلی آنها با فناوری مبتنی بر بلاکچین اصلاً کار عاقلانهای بهنظر نمیرسد.
اما چرا این موضوع تا این اندازه مهم است؟
دلیل آن این است که بیشازحد وعدهدادن دربارهی یک فناوری جدید هزینهبر است. هنگامیکه پیشبینیهای بلندپروازانه تحقق نمییابد، باورپذیری و اعتبار از دست میرود و این موضوع سبب میشود کار برای هر کسی در این اکوسیستم سخت شود. این موضوع بهویژه برای کارآفرینانی که در حوزهی بلاکچین فعالیت میکنند و مراقب هستند که به جای وعدهدادن بیشازحد روی طرحهای پیشنهادی بهتر به سرمایهگذاران و ارائهی محصول خوب به بازار تمرکز میکنند بسیار دشوار است.
۲- احتمال از دستدادن یکپارچگی
گفته میشود بلاکچین دارای ویژگی یکپارچگی کامل است، یعنی نه خطری امنیت آن را تهدید میکند و نه قابل تغییر است. اما این تفکر تا حد زیادی سادهانگارانه است.
اول از همه به این دلیل که بیش از یک نوع بلاکچین وجود دارد و برخی از آنها قویتر و مطمئنتر از بقیه هستند. دوم اینکه، هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر یک بلاکچین امروز از یکپارچگی برخوردار است در آینده نیز بتواند این ویژگی را حفظ کند. بهعنوان مثال، سامانههای مبتنی بر اثبات کار (مانند شبکه بیت کوین) با این فرض طراحی میشوند که هیچ نهاد واحدی نتواند کنترل بیش از ۵۰%توان پردازشی شبکه را بهدست آورد. بنابراین اگر کسی بتواند این کار را انجام دهد، یکپارچگی شبکه از دست میرود.
شبکهای از گرهها (اعتبارسنجها) که بهطور دستهجمعی یک بلاکچین را مدیریت میکنند، میتواند با گذشت زمان تکامل یابد. این تکامل ممکن است به شکلی پیش برود که یکی از مفروضات اساسی سامانه (که همان حفظ یکپارچگی است) را با مشکل روبهرو سازد. با توجه به اینکه برخی از کاربردهای مهم فناوریهای بلاکچین در زمینههایی است که حفظ درستیشان تا سالها و دههها ضروری است (مانند ثبتنامهای مالکیت داراییها یا ثبت سوابق شرکت)، باید به سازوکارهایی اندیشید که با استفاده از آنها بتوان اطمینان یافت دفترهای کل مربوط به این سامانهها تا مدتهای طولانی از تغییر مصون باقی میمانند. همچنین باید به این موضوع فکر کنیم که اگر روزی درستی و یکپارچگی بلاکچینی که متعلق به یک عملیات حیاتی است از دست رفت چه باید کرد.
۳- عرضههای اولیه سکه (ICO)
عرضه اولیه سکه که اینروزها بهعنوان رویکردی بسیار محبوب برای جذب سرمایه در فضای بلاکچین روی کار آمده است، روشی است که موانع سرِ راهِ جذب سرمایه به روش سنتی را پشتسر میگذارد. اما برخی از این موانع (مانند تلاشهای گستردهای که سرمایهگذاران خطرپذیر بهمنظور رفع الزامات قانونی معاملات انجام میدهند) نقش بسیار مهمی در افزایش شانسِ موفقیت سرمایهگذاری ایفا میکنند.
یکی دیگر از نگرانیهایی که در این زمینه وجود دارد مقدار پولی است که در عرضه اولیه سکه جذب میشود. گاهی سرمایهی جذب شده برای یک استارتاپ بسیار بیشتر از نیاز واقعی شرکت است و این موضوع ممکن است برای این شرکت نوپا خطرساز باشد. در دنیای سرمایهگذاری خطرپذیر، پولِ زیاد هماناندازه مشکلساز است که پول کم. هنگامیکه یک استارتاپ سرمایهی زیادی جذب میکند، امور مالیاش از کنترل خارج میشود. این استارتاپها بهسرعت افراد زیادی را بهعنوان کارمند جذب میکنند و این کار برایشان هزینهی زیادی برمیدارد. بههمیندلیل، نمیتوانند روی طراحی و تولید محصول باکیفیت تمرکز کنند.
بهعنوان نمونه، یک شرکت استارتاپ نرمافزاری واقعاً به صدها میلیون دلار برای طراحی محصول و عرضهی آن به بازار نیاز ندارد. عرضه اولیه سکه که فقط با یک سپیدنامه صدها میلیون دلار به دست میآورد، شاید برای بنیانگذاران آن یک شادی کوتاهمدت بههمراه داشته باشد؛ اما آیا افرادی که در این عرضه اولیه سکه سرمایهگذاری کردهاند نیز پس از مدتی خواهند توانست به اهدافشان برسند و جشن بگیرند؟
البته این بدان معنا نیست که بهطورکلی عرضه اولیه سکه بد است. درواقع این کار اصلاً بد نیست، اما باید کمی چاشنی واقعگرایی را به آن افزود. با وجود همهی فعالیتها و کوششهایی که سرمایهگذاران خطرپذیر انجام میدهند، باز هم بسیاری از استارتاپهایی که سرمایهی خطرپذیر دارند موفق نمیشوند. حتی میتوان گفت میزان موفقیت یک استارتاپ با عرضه اولیه سکه تا حدی پایینتر میآید، زیرا عناصری که در فرایند جذب سرمایه به شیوهی سنتی از استارتاپها پشتیبانی میکنند در اینجا وجود ندارد.
۴- عدم تعادل در تنظیم مقررات
مقررات بیشازحد میتواند نوآوری را نابود کند. بااینحال این ادعا که مقررات نباید در مفهوم فناوریهای بلاکچین نقشی داشته باشند، کمی غیرواقعبینانه است. بههرحال، این فناوریها در حال حاضر در فرایندهایی مانند انتقال پول، ثبت قراردادها و صدور اوراق بهادار بهکار میروند و همین امر نشان میدهد که یک سری چارچوبهای قانونی برای آنها وجود دارد. البته چارچوبهایی که از چند دهه قبل تا کنون مورد استفاده قرار گرفتهاند، بهسختی میتوانند با فناوریهای امروزی سازگار شوند. بنابراین بسیار مهم است که افرادیکه در اکوسیستم بلاکچین هستند، به این قوانین و مقررات توجه کنند تا درک بهتری از این فناوری و کاربردهای آن بهدست آورند. امید است بهکارگیری و بهروزرسانی این قوانین و مقررات بتواند از این نوآوری حمایت کند نه اینکه مانعی برای آن بهوجود آورد.
۵- امنیت سایبری
امنیت سایبری یکی از الزامات هر مفهوم دیجیتال است و بهویژه در مجموعهای از خدمات درحال توسعهای که پیرامون فناوریهای بلاکچین ایجاد شدهاند از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. دلیلش این است که علاوهبر تلاشهایی که بهمنظور سازگاری امنیت سایبریِ «سنتی» با تغییرات سریع تهدیدات سایبری انجام میشود، خودِ اکوسیستم بنیادین بلاکچین نیز نسبت به حوزههای دیگر بسیار سریعتر تغییر میکند.
سامانهها، خدمات و رویکردهای جدید بلاکچین در حال توسعه هستند و در طیف وسیعی از فعالیتهای روزمرهی مردم بهکار میروند. افرادی که حفاظت سایبری را در مفهوم بلاکچین ایجاد میکنند، بهخاطر ماهیت پُرتغییر این فناوری نمیتوانند بهراحتی بر مبحث امنیت در بلاکچین تسلط یابند.